خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروانه واران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پروانه واران
/parvānevārān/
معنی
تیرهای از گیاهان دولپهای جداگلبرگ مانند باقلا و لوبیا که گلهای آنها شبیه بالهای پروانه است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پروانه واران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) parvānevārān تیرهای از گیاهان دولپهای جداگلبرگ مانند باقلا و لوبیا که گلهای آنها شبیه بالهای پروانه است.
-
واژههای مشابه
-
اثر پروانه اي
مدیریت
butterfly effect
-
شير پروانه اي
مهندسی شیمی
Butterfly valve
-
حسین پروانه
لغتنامه دهخدا
حسین پروانه . [ ح ُ س َ ن ِ پ َرْ ن َ ] (اِخ ) اصفهانی ، شاعر عهد فتح علیشاه بود. (ذریعه ج 9 ص 157).
-
propeller efficiency 1
بازده پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نسبت توان رانش پروانه به توان میل پروانه
-
propeller horsepower
توان پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] توانی که برای رانش شناور به پروانه منتقل میشود و برابر است با توان محور چرخدنده منهای انرژی تلفشده در مسیر انتقال
-
propeller boss,propeller hub
توپی پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش مرکزی سازۀ پروانه که تیغههای پروانه به آن متصل است
-
lemniscate
پروانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک خاگی کاسینی که در آن حاصلضرب دو ضلع متغیر همواره برابر با یکچهارم مجذور ضلع ثابت باشد متـ . پروانۀ برنولی lemniscate of Bernoulli
-
vane-screw propeller, vane wheel
پروانۀ آسیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی پروانه خاص شناورهای رودخانههای کمعمق که تیغههای آن مانند پرههای آسیاب آبی است و در عقب یا در دو سمت شناور قرار میگیرد و معمولاً تنها تا 40 درصد قطر آن در آب فرو میرود
-
felling license
پروانۀ برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجوز برش درختان نشانهگذاریشده که مرجع مربوط آن را صادر میکند
-
lemniscate of Bernoulli
پروانۀ برنولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← پروانه
-
tunnel screw propeller
پروانۀ تونلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که در داخل تونلی فلزی تعبیه و طراحی میشود
-
built-up propeller
پروانۀ چندتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که تیغههای آن جداگانه ساخته شدهاند و هر تیغه با برهون (flange) حلقوی خاص خود به توپی پروانه متصل میشود
-
foul propeller
پروانۀ دربند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که طناب یا سیم یا تور به دور آن تابیده و چرخش آن با اختلال همراه است