خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرچ کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرچ کردن
معنی
(پَ. کَ دَ) فرو کردن میخ در چیزی و پهن کردن سر یا ته آن بوسیلة ضربات چکش به منظور محکم کردن آن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
clinch, rivet
-
جستوجوی دقیق
-
پرچ کردن
لغتنامه دهخدا
پرچ کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پرچیدن .پهن کردن سر میخی که در جای کوفته باشند تا برآوردن نتوانند یا برگرداندن نوک میخی که به جای کوفته باشند استحکام را. رجوع به پرچین کردن ذیل پرچین شود.
-
پرچ کردن
فرهنگ فارسی معین
(پَ. کَ دَ) فرو کردن میخ در چیزی و پهن کردن سر یا ته آن بوسیلة ضربات چکش به منظور محکم کردن آن .
-
پرچ کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
clinch, rivet
-
پرچ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احکام , مسمار
-
واژههای مشابه
-
پِرچ
لهجه و گویش بختیاری
perč 1. نوعى گیاه آبزى شبیه به نى با ساقه باریک بدون بند، آن را کوبند تا نرم شود و از آن طناب، گاله و زیرانداز بافند؛ 2. (کنایى) موى سر (مؤدبانه نیست).
-
پَرچ
لهجه و گویش گنابادی
parch در گویش گنابادی به معنای گوشه لباس و پیراهن و کت و شلوار و پارچه اطلاق میگردد.
-
چین پرچ
لغتنامه دهخدا
چین پرچ . [ پ َ ] (اخ ) نام دهی از ده های هزارجریب . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 165). رجوع به چینی پارچ شود.
-
پِرچ اسپید
لهجه و گویش بختیاری
perč esbid 1. سفید موى؛ 2. (کنایى) نادان.
-
پرچ – بویین
لهجه و گویش مازنی
parch baviyen همواره شدن زمین آبخیز
-
پرچ (میخ)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
clinch
-
پرچ کار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
clincher
-
پرچ میخ
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rivet
-
میخ پرچ
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rivet
-
watertight riveting
پرچزنی ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی پرچزنی که اتصال را ضدآب میکند