بُرشگر ششبازهsix-base cutter,six-base-pair cutterواژههای مصوب فرهنگستانزیمایهای برشگر که یک توالی ششنوکلئوتیدی خاص را شناسایی میکند و برش میدهد نیز: ششبُر six-cutter
موتور ششسیلندرsix-cylinder engineواژههای مصوب فرهنگستانموتوری که شش سیلندر دارد که ممکن است خطی یا خورجینی چیده شده باشند
بهانه بسیچلغتنامه دهخدابهانه بسیچ . [ ب َ ن َ / ن ِ ب َ ] (نف مرکب ) بهانه بسیج . بهانه پسیج . بهانه جو : تا نپنداری ای بهانه بسیچ کاین جهان وآن جهان و دیگر هیچ .نظامی .