پسآزمونpost-test/ posttestواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری بلافاصله پس از اعمال تیمار آزمایشی یا واپایش آن
پیشآزمونpre-test/ pretestواژههای مصوب فرهنگستانمرحلۀ اندازهگیری پیش از مدیریت تیمار آزمایشی که مبنایی برای ارزیابی تغییرات حاصل از تیمار فراهم میسازد
آزمون وارونۀ پیشبینیforecast-reversal testواژههای مصوب فرهنگستانآزمون ارزیابی کفایت یک روش معین برای درستیسنجی پیشبینی
موج SS waveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موج لرزهای حجمی که در آن راستای ارتعاش ذرات بر راستای انتشار عمود است
آزمونلغتنامه دهخداآزمون . [ زْ / زِ ] (اِمص ، اِ) اسم مصدر از آزمودن . بلا. امتحان . تجربه . تجربت . آزمایش . رَوَن . آروین . سنجش . اروند : کنون آزمون را یکی کارزاربسازیم تا چون بود روزگار. فردوسی .<br
فرض مقابلalternative hypothesisواژههای مصوب فرهنگستاندر آزمون فرض، هر فرض پذیرفتنی در مقابل فرض مورد آزمون