ستونهلغتنامه دهخداستونه . [ س ِ ن َ / ن ِ ] (اِ) حمله کردن شاهین و بحری و اندازه نمودن باز و باشه و امثال آن باشد بجانب باولی ، و باولی جانوری را گویند که بعضی از پر و بال او کنده باشند و در پیش باز و شاهین نو رسانیده و تازه به کار درآورده سر دهند تا به آسانی
شثونهلغتنامه دهخداشثونه . [ ش ُ ن َ ] (ع مص ) شثن .درشت گردیدن دست . (منتهی الارب ). رجوع به شثن شود.
تکیهگاهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالش، متکا، مخده، ۲. اتکا، نقطه اتکا، گرانیگاه ۳. پشتوپناه، پشتیبات، حامی ۴. تکیهگه