خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پنهانی
/penhāni/
معنی
۱. نهانی؛ نهفته؛ پوشیده.
۲. (قید) به طور پوشیده ◻︎ دی عزیزی گفت حافظ میخورد پنهان شراب / ای عزیز من نه عیب آن بِه که پنهانی بُوَد (حافظ: ۴۴۰).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اختفا، پوشیده، خفیه، خلوت، مخفیانه، مستور، نهانی، نهانی
۲. درخفا، مخفیانه ≠ آشکارا
دیکشنری
clandestinely, covert, covertly, crypto-, low profile, furtive, sneaking, stealthy, surreptitious, ulterior, undercover, underground
-
جستوجوی دقیق
-
پنهانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختفا، پوشیده، خفیه، خلوت، مخفیانه، مستور، نهانی، نهانی ۲. درخفا، مخفیانه ≠ آشکارا
-
پنهانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) penhāni ۱. نهانی؛ نهفته؛ پوشیده.۲. (قید) به طور پوشیده ◻︎ دی عزیزی گفت حافظ میخورد پنهان شراب / ای عزیز من نه عیب آن بِه که پنهانی بُوَد (حافظ: ۴۴۰).
-
پنهانی
لغتنامه دهخدا
پنهانی . [ پ َ / پ ِ ] (ص نسبی ، ق ) نهانی . نهفته . خبی ٔ. (منتهی الارب ). خَب ْء.(منتهی الارب ) (دهار). پوشیده . مستور. غیب . (منتهی الارب ). خبیئة. مخفی . مقابل پیدا و آشکار : گوئی اندر دل پنهانت همی دارم دوست به بود دشمنی از دوستی پنهانی . منوچهر...
-
پنهانی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - (ص نسب .) نهفته ، نهانی ، پوشیده ، مخفی . مق . پیدا، آشکار. 2 - (ق مر.) مخفیانه ، در خفا.
-
پنهانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
clandestinely, covert, covertly, crypto-, low profile, furtive, sneaking, stealthy, surreptitious, ulterior, undercover, underground
-
پنهانی
دیکشنری فارسی به عربی
سرية
-
واژههای مشابه
-
پنهانی (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
hush-hush
-
پنهانی (قدیمی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
huggermugger
-
پنهانی بودن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
secrecy
-
مراقب پنهانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
tail
-
عمل پنهانی
دیکشنری فارسی به عربی
تيار تحتي
-
به طور پنهانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
furtively
-
دقیق و پنهانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
deep-laid
-
پنهانی تعقیب کردن (خودمانی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
tail