پورنگواژهنامه آزادواژهی پورنگ مخفف پور ِ رنگ ( پور + رنگ). پور به معنای پسر و رنگ به معنای خورشید.( ~.) (اِ.) 1 - شُتر قوی که برای بچه زادن نگه می دارند. 2 - بز کوهی . واژهی پورنگ به معنایِ پسرِ خورشید
پورچنگیلغتنامه دهخداپورچنگی . [ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 67 هزارگزی شمال باختری خاش و پنجهزارگزی شوسه زاهدان به خاش . دارای 45 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl" dir
گورنگلغتنامه دهخداگورنگ . [رَ ] (اِخ ) برادر گرشاسب و پدر نریمان : برادر یکی داشت جوینده کام گوی شیردل بود گورنگ نام . اسدی .همان سال کاثرط برفت از جهان شد او نیز در خاک تاری نهان . اسدی .در تاریخ س
گورنیلغتنامه دهخداگورنی . [ ن ِ ] (اِخ ) مادموازل دُ (1566-1645 م .) زن ادیب فرانسوی که در پاریس متولد شد. وی دخترخوانده ٔ مونتنْی بود و آثار او را دوباره به چاپ رساند.
گورنیلغتنامه دهخداگورنی . [ ن ِ ] (اِخ ) ونسان دُ (1712-1759 م .) عالم اقتصاد فرانسوی که در سن مالو متولد شد. وی نخستین بار آزادی تجارت غلات و مواد صنعتی را توصیه کرد.