جریان اقیانوسیocean currentواژههای مصوب فرهنگستانحرکت آب اقیانوسها به شکل یک چرخۀ منظم طبیعی یا بهصورت جریانی پیوسته در امتداد مسیری معین
گردش اقیانوسیocean circulationواژههای مصوب فرهنگستانحرکت بزرگمقیاس آب اقیانوسی که معمولاً در چرخابهای بسته رخ میدهد
پوشانیدنلغتنامه دهخداپوشانیدن . [ دَ ] (مص ) پوشاندن . جامه در بر کسی کردن . درپوشانیدن . ملبس کردن . الباس . (تاج المصادر بیهقی ) : و گر زآنکه دانی که با آن هزبرنتابی تو خود را مپوشان بگبر. فردوسی .سندس رومی در نارونان پوشاندند. <
پوشانیدهلغتنامه دهخداپوشانیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) پوشانده . در بر کرده کسی را، ملبس ساخته : گروهی را پیراهن نعمت پوشانیده . (تاریخ بیهقی ص 383).
پوشانیدنلغتنامه دهخداپوشانیدن . [ دَ ] (مص ) پوشاندن . جامه در بر کسی کردن . درپوشانیدن . ملبس کردن . الباس . (تاج المصادر بیهقی ) : و گر زآنکه دانی که با آن هزبرنتابی تو خود را مپوشان بگبر. فردوسی .سندس رومی در نارونان پوشاندند. <
پوشانیدهلغتنامه دهخداپوشانیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) پوشانده . در بر کرده کسی را، ملبس ساخته : گروهی را پیراهن نعمت پوشانیده . (تاریخ بیهقی ص 383).
دستورگان روپوشانیcloaking scriptواژههای مصوب فرهنگستانزیربرنامهای که در کارسازهای وب ماندگار میشود و میتواند تشخیص دهد که درخواستگر یا بییندة صفحة ورودی جویشگر است یا فردی معمولی
بیشپوشانیoverfillواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن نشانک/ سیگنال نوری ارسالشده از منبع، سطح بزرگتری از هستۀ بافۀ نوری/ کابل نوری را میپوشاند
روپوشانیcappingواژههای مصوب فرهنگستانآخرین مرحلة دفن پسماند در خاکچال که در آن روی پسماند را با خاک میپوشانند