پَرک 2flake 1واژههای مصوب فرهنگستانلایۀ نازکی به ضخامت چند دهم میلیمتر از مادۀ غذایی خشکشده یا خمیر مادۀ غذایی که با خشککن غلتکی خشک شده باشد
پَرکواریflakinessواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت حسی مادۀ غذاییای که ذرات سازندۀ آنها پرک یا شبیه به آن است
پرک هندیلغتنامه دهخداپرک هندی . [ پ َ رَ ک ِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است از دسته ٔ ارغوانها و کرم کش است . رجوع به پرک شود.
چرک و چپوللغتنامه دهخداچرک و چپول . [ چ ِ ک ُ چ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چرک و پرک . چرک و شوخ . شوخ و کثافت . و رجوع به چرک و «چرک و پرک » شود.
پَرک 2flake 1واژههای مصوب فرهنگستانلایۀ نازکی به ضخامت چند دهم میلیمتر از مادۀ غذایی خشکشده یا خمیر مادۀ غذایی که با خشککن غلتکی خشک شده باشد
پَرک شکلاتcaraqueواژههای مصوب فرهنگستانشکلاتی پرکمانند که با ریختن لایۀ نازکی از شکلات بر سطح سینی یا مرمر و تراشیدن آن با کاردک پس از سرد شدن تهیه میشود
پَرک متخلخلcollet, porous collet, pellet 1واژههای مصوب فرهنگستانپرک حاصل از تزریق بخار به تودۀ دانۀ روغنی پرسشده، قبل از خنک و سخت شدن آن