پُرمزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رمزه، خوشمزه، شور، خوشنمک، پُراز ادویه، تُند، تیز [مزه] آبدار بیمزه
رمزیهلغتنامه دهخدارمزیه . [ رَ زی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهر هاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز واقعدر 30هزارگزی جنوب غربی اهواز و سه هزارگزی غرب راه آهن اهواز به خرمشهر. دشتی است گرمسیر با 150 تن سکنه . آب آن از چاه تأمین
رَمزهcodonواژههای مصوب فرهنگستانتوالی سهنوکلئوتیدی در رِنا که رمز یک آمینواسید ویژه را در زنجیرۀ پلیپپتیدی تعیین میکند
رمزۀ آغازشinitiation codon, start codon, initiator codonواژههای مصوب فرهنگستانرمزهای در رِناپ که در جریان ترجمه، نخستین آمینواسید پروتئین درحالساخت را تعیین میکند متـ . آغازگر2 initiator 2 آغازگاه ترجمه translation initiation site
رمزیلغتنامه دهخدارمزی .[ رَ ] (اِخ ) از شعرای عثمانی است که مسند صدارت یافت . (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به پیری پاشا شود.
لذیذ (لذتبخش)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ذیذ (لذتبخش)، نشاطآور، لذتبخش، نیروبخش، ارضاکننده، سرگرمکننده خوشمزه ◄ پرمزه
مزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی م] مزه، طعم ذائقه▼، سلیقه مزههای مختلف: شیرین، ترش، تُند، پرمزه▼، شور، خوشنمک، خوشمزگی تلخ، بدطعمی