پارچهاى که بهصورت راههاى موازى پاره شده باشد.
لجن،آدم پست
تربیت بد
خوشههای کوچک که یک خوشه بزرگ را تشکیل میدهند.
لش و لوش . [ ل َ ش ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) رجوع به لش شود.
(لَ شُ)(ص مر.) بی غیرت ، بی عار.