لغتنامه دهخدا
پیته . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) یک قطعه ٔ کوچک جداشده از جامه ٔ مندرس و این در طالقان قزوین معمول است و در درکه ٔ تهران . خرقه . کهنه . لته . لقمه . ژنده . فلرز. فلرزنگ . جنده . جرِ و جِنده (در تداول مردم قزوین ). جندره . رکو. قطعه ٔ جداکرده از جام