پیرزادهلغتنامه دهخداپیرزاده . [ دَ ] (اِخ ) (حاجی ...) محمدعلی بن محمد اسماعیل نائینی از بزرگان اهل ذوق و حال در اواخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری (طرائق الحقائق ص 351). وی در 1305 هَ . ق . سفری بفرنگستان رفت و در <span
ریزیدهلغتنامه دهخداریزیده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) پراکنده و منتشر. (ناظم الاطباء): هری ؛ از هم ریزیده از پختگی . (السامی فی الاسامی ). || گداخته و ذوب شده . (ناظم الاطباء). || خردشده و ریزریزشده . (ناظم الاطباء). مُفَتَّت .
رزدهلغتنامه دهخدارزده . [ رَ دَ / دِ ] (ص ) مانده و کوفته شده و آزرده ٔ راه . (ناظم الاطباء) (از برهان ). کوفته و آزرده و مانده . (از شعوری ج 2 ص 15). پنهان مانده و کوفته و آزرده . (انجمن آرا