پیروزیلغتنامه دهخداپیروزی . (اِخ ) نام شاعری . و در ترجمان البلاغه ٔ محمودبن عمر راذویانی از او این بیت آمده است : مگر غیب و عیب است کایزد ندادت دگر هرچه بایست دانی و داری .و چون ترجمان البلاغه از قرن پنجم هجریست . علیهذا زمان زندگی این شاعر قرن پنجم یا قبل ا
روزیلغتنامه دهخداروزی . (اِخ ) دهی از بخش ورزقان شهرستان اهر با 379 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول : غلات و سردرختی و سیب زمینی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
پرویزیلغتنامه دهخداپرویزی . [ پ َرْ ] (ص نسبی ) منسوب است به پرویز (خسرو دوم ) پادشاه ساسانی ، و شاید از اولاد وی . و بدین نسبت مشهور است : عبداﷲ احمدبن محمدبن الفضل البرویزی السرخسی . وی ساکن مرو بود و مولدش به سرخس ... (سمعانی ).
ملک انگیزلغتنامه دهخداملک انگیز. [ م ُ اَ ] (نف مرکب ) ملک آور. پیروزی رسان . ملک رسان : به پیروزی ّ و بهروزی همی زی با دل افروزی به دولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها.منوچهری .
تخت آویزلغتنامه دهخداتخت آویز. [ ت َ ] (ن مف مرکب ) که بر تخت آویخته شود، چون افسر شاهان کهن که بر تخت می آویختند تا بزرگی و سنگینی تاج بر تاجدار گران نیاید : به پیروزی و بهروزی همی زی با دل افروزی به دولتهای ملک انگیز و تخت آویزافسرها.منوچهری
بخت آویزلغتنامه دهخدابخت آویز. [ ب َ ] (نف مرکب )بخت آویزنده . بخت رسان . طالعآور. طالعانگیز. که بخت بدو آویخته باشد. قرین بخت . مقارن اقبال : به پیروزی و بهروزی همی زی با دل افروزی بدولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها.منوچهری .
بهروزیلغتنامه دهخدابهروزی . [ ب ِ ] (حامص مرکب ) نیک بختی . خوشبختی . سعادت . (فرهنگ فارسی معین ). ترقی . روزبهی . خوشبختی : به پیروزی و بهروزی ، همی زی با دل افروزی بدولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها. منوچهری .ز پیروزی بدست آرد هم
دل افروزیلغتنامه دهخدادل افروزی . [ دِ اَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دل افروز. دلفروزی . || دل افروختگی . افروختگی دل . شادمانی . خوشی . روشن دلی : نیاید پدیدار پیروزیی درخشیدنی یا دل افروزیی . فردوسی .به پیروزی و بهروزی همی زی با دل
پیروزیلغتنامه دهخداپیروزی . (اِخ ) نام شاعری . و در ترجمان البلاغه ٔ محمودبن عمر راذویانی از او این بیت آمده است : مگر غیب و عیب است کایزد ندادت دگر هرچه بایست دانی و داری .و چون ترجمان البلاغه از قرن پنجم هجریست . علیهذا زمان زندگی این شاعر قرن پنجم یا قبل ا
پیروزیلغتنامه دهخداپیروزی . (حامص ) بر وزن و معنی فیروزی ، که ظفرو نصرت یافتن بر اعدا باشد. (برهان ). فرهی بر اعدا که بتازیش ظفر خوانند. (شرفنامه ). فلج . رشاد. نجح . نجاح . (منتهی الارب ). فوز. مفاز. ظفر. فلاح . نصرت . نصر.غلبه . فتح . کامروائی . کامیابی . توفیق . برآمدن حاجت .روائی حاجت . (شر
پیروزیلغتنامه دهخداپیروزی . (اِخ ) نام شاعری . و در ترجمان البلاغه ٔ محمودبن عمر راذویانی از او این بیت آمده است : مگر غیب و عیب است کایزد ندادت دگر هرچه بایست دانی و داری .و چون ترجمان البلاغه از قرن پنجم هجریست . علیهذا زمان زندگی این شاعر قرن پنجم یا قبل ا
پیروزیلغتنامه دهخداپیروزی . (حامص ) بر وزن و معنی فیروزی ، که ظفرو نصرت یافتن بر اعدا باشد. (برهان ). فرهی بر اعدا که بتازیش ظفر خوانند. (شرفنامه ). فلج . رشاد. نجح . نجاح . (منتهی الارب ). فوز. مفاز. ظفر. فلاح . نصرت . نصر.غلبه . فتح . کامروائی . کامیابی . توفیق . برآمدن حاجت .روائی حاجت . (شر
باغ پیروزیلغتنامه دهخداباغ پیروزی .[ غ ِ ] (اِخ ) باغی به غزنین که محل نشاط و شراب و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان ، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بوده است . مقبره ٔ سلطان محمود نیز برطبق وصیت خودش در آن باغ است : و نماز خفتن آن پادشاه را [ محمود را ] بباغ پیروزی دفن کر