فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نظم
قدم، پیشی، سبقت، جلوبودن ازدیگران، تقدم درترتیب، پیشدستی
سِبَق، [تقدم زمانی] ◄ تقدم [در زمان]، گذشته
جلو، جلودار، طلایه، پیشقراول، پیشاهنگ، اول صف، راهمنا، بلد، سرآغاز
تفوق، مزیت، برتری
تبادر، پیشتازی
پیش، جلو
ترجیح، انتخاب
حق تقدم، اولویت، رجحان، اهمیت
تسلط، حکمرانی، اقتدار
سببیت، علیت