پیشترینلغتنامه دهخداپیشترین . [ ت َ ] (ص عالی ) صفت عالی مرکب از پیش و ترین .مقدم بر همه . سابق ترین (از لحاظ زمان ) : باز پسین طفل پریزادگان پیشترین ِبشری زادگان . نظامی .|| مقدمترین و سابقترین (از لحاظ مکان ).
سانتال سیترنلغتنامه دهخداسانتال سیترن . [ رَ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) چوب یا صندل زردی است از تیره ٔ سانتالادسه . چوب آن قسمت قابل مصرف است ، اسانس آن ماده ٔ مؤثر است و موارد استعمال شربت روبارب مرکب . (کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 186).
سترونلغتنامه دهخداسترون . [ س َ ت َرْ وَ / س ُ ت ُرْوَ ] (ص ) هندی باستان «ستری » (بی حاصل ، ناحاصلخیز)، ارمنی «سترج » ، یونانی «ستیره » ، لاتینی «ستریلیس » ،گتی «ستیرو» ، یهودی فارسی «استروند» . رجوع کنید به استرون . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). زن نازاینده
سترونفرهنگ فارسی عمید۱. نازاینده مانند استر؛ نازا؛ عقیم؛ استرمانند: ◻︎ کنون شویش بمرد و گشت فرتوت / از آن فرزند زادن شد سترون (منوچهری: ۸۶).۲. استریل.⟨ سترون کردن: (مصدر متعدی) (پزشکی)۱. عقیم کردن؛ نازا ساختن.۲. استریل کردن.
افضلدیکشنری عربی به فارسیبهترين , نيکوترين , خوبترين , شايسته ترين , پيشترين , بزرگترين , عظيم ترين , برتري جستن , سبقت گرفتن , به بهترين وجه , به نيکوترين روش , بهترين کار
بشریلغتنامه دهخدابشری . [ ب َ ش َ ] (ص نسبی )منسوب به بَشَر. رجوع به بشر شود. || انسانی و هرچیز منسوب و متعلق به بشر. (ناظم الاطباء).- بشری زادگان ؛ نسل بشری : بازپسین طفل پری زادگان پیشترین بشری زادگان . نظامی