ترشیدگی بینشانflat sour spoilage, flat sour, F.S.S.واژههای مصوب فرهنگستاننوعی فساد در مواد کنسروی که براثر فعالیت باکتریها ایجاد میشود، ولی گاز تولید نمیشود و درنتیجه دو سر قوطی صاف و بدون بادکردگی است
پیشگیریفرهنگ فارسی عمید۱. جلوگیری.۲. (اسم) (پزشکی) هر نوع اقدامی که طبیب یا مٲمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد.
دست خوانلغتنامه دهخدادست خوان . [ دَ خوا / خا ] (اِ مرکب ) سفره و دستار خوان . پیش انداز. دستار خوان . (از برهان ) (از آنندراج ) : در سرای ملوک دست نیازسنت نان و دست خوان برداشت . کمال الدین اسماعیل (از جهانگی
گیرلغتنامه دهخداگیر. (اِمص ) بیشتر با مشتقات مصدر کردن و داشتن صرف شود. از گرفتن به معنی بسته شدن و ممنوع شدن باشد. سد و مانع راه چیزی شدن :یک سنگ در راه آب گیر کرده و آب به خانه ٔ ما نمی آید. سیلاب راه را برده بود، اتومبیل ما گیر کرد. (فرهنگ نظام ). || در اصطلاح طب سده باشد و آن منعی است که
پیشگیریفرهنگ فارسی عمید۱. جلوگیری.۲. (اسم) (پزشکی) هر نوع اقدامی که طبیب یا مٲمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد.
پیشگیری از بازگشتrelapse preventionواژههای مصوب فرهنگستانراهکارهایی مبتنی بر آموزش و مشاوره برای به حداقل رساندن احتمال بازگشت اختلالهایی مانند اعتیاد و افسردگی در فرد