زینچهrail chair, chairواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ فولادی شکلدادهشده که بین ریل و ریلبند قرار میگیرد
تسلیم برشیshear yielding, shear bandingواژههای مصوب فرهنگستانوارد آوردن تنش بر ماده، فراتر از نقطۀ تسلیم، چنانچه بدون تغییر حجم دچار کجریختی شود
شارش برشیshear flow, shear layerواژههای مصوب فرهنگستان1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصلضرب تنش برشی در کوچکترین بعد سطحمقطع یک عضو جدارنازک
صندلی سلمانیbarber chair/ barber's chair, tombstone 2واژههای مصوب فرهنگستانکُندهای که براثر قطع ناقص درخت به شکل صندلی درآمده است
اِحْتِواءٌدیکشنری عربی به فارسیمهار کردن , سرکوب کردن , به کنترل در آوردن , کنترل کردن , پيشگيري از گسترش (رشد)
پیشگیریفرهنگ فارسی عمید۱. جلوگیری.۲. (اسم) (پزشکی) هر نوع اقدامی که طبیب یا مٲمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد.
پیشگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ری، بهداشت، قرنطینه، ضدعفونی حشرهکش ایمنی، ایمنسازی، واکسناسیون، واکسیناسیون، آبلهکوبی، مایهکوبی مقاومت، ایمنی، مصونیت، سیستم ایمنی بدن، پایداری تلقیح تنظیم خانواده، جلوگیری، قرص ضدبارداری، کاندوم، کاپوت، آییودی، کپسول زیرپوست، جلوگیری بینفواصل حاملگی لوله بستن، توبکتومی، واز
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
پیشگیریفرهنگ فارسی عمید۱. جلوگیری.۲. (اسم) (پزشکی) هر نوع اقدامی که طبیب یا مٲمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد.
پیشگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ری، بهداشت، قرنطینه، ضدعفونی حشرهکش ایمنی، ایمنسازی، واکسناسیون، واکسیناسیون، آبلهکوبی، مایهکوبی مقاومت، ایمنی، مصونیت، سیستم ایمنی بدن، پایداری تلقیح تنظیم خانواده، جلوگیری، قرص ضدبارداری، کاندوم، کاپوت، آییودی، کپسول زیرپوست، جلوگیری بینفواصل حاملگی لوله بستن، توبکتومی، واز