پیشداروprodrugواژههای مصوب فرهنگستانهر ترکیبی که اثر داروشناختی خود را پس از استحالۀ زیستشیمیایی نشان دهد
پیشداروی دومرحلهایdouble prodrug, pro-prodrugواژههای مصوب فرهنگستانمولکولی که ازنظر زیستی غیرفعال است اما پس از دو بار تغییر درونتنی فعال میشود
پیشداروی دومرحلهایdouble prodrug, pro-prodrugواژههای مصوب فرهنگستانمولکولی که ازنظر زیستی غیرفعال است اما پس از دو بار تغییر درونتنی فعال میشود
داروسایفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که دارو میساید؛ سایندۀ دارو.۲. هاون یا ظرف دیگر که در آن دارو بکوبند یا بسایند.
dosageدیکشنری انگلیسی به فارسیدوز، مقدار مصرف، مقدار تجویز شده دارو، یک خوراک دارو، مقدار استعمال دارو
dosagesدیکشنری انگلیسی به فارسیدوزها، مقدار مصرف، مقدار تجویز شده دارو، یک خوراک دارو، مقدار استعمال دارو
پیشداروی دومرحلهایdouble prodrug, pro-prodrugواژههای مصوب فرهنگستانمولکولی که ازنظر زیستی غیرفعال است اما پس از دو بار تغییر درونتنی فعال میشود