پیشکشتpre-cultureواژههای مصوب فرهنگستانریزاندامگانهایی که در محیطی مناسب کشت شدهاند تا سازگاری آنها با شرایط آزمایش اصلی ارتقا یابد
پیش قسطلغتنامه دهخداپیش قسط. [ ق ِ ] (اِ مرکب ) مساعده . || قسمت نخست از چند قسمت وجهی که بعاجل دهند و اقساط دیگر را به آجل . یک حصه از چند حصه ٔ پرداخت پولی . || بیعانه .
پیش قسطفرهنگ فارسی معین(قِ) (اِمر.) 1 - مساعده ، وجهی که پیشکی دهند. 2 - قسمت نخست از چند قسط . 3 - بیعانه .