پیوذلغتنامه دهخداپیوذ. (اِخ ) یکی از انهاری که از «بِنْدَ» در هندوستان منشعب شود. (ماللهند بیرونی ص 273).
وعد و وعیدلغتنامه دهخداوعد و وعید. [ وَ دُ وَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) انذار و ترسانیدن کسی را از کردار و اعمال وی و نوید خیر و شر. (ناظم الاطباء) : ز توحید و قرآن و وعد و وعیدز تأیید و از رسمهای جدید. فردوسی .شب و روز در کار وعد و وعی