لغتنامه دهخدا
یارفروشی . [ ف ُ ] (حامص مرکب ) کنایه از تعریف کردن و تحسین نمودن باشد. (برهان ) (غیاث اللغات ). کنایه از تعریف یار کردن . (آنندراج ). تعریف کردن . (جهانگیری ) : به هر کجا که رسم وصف دوستان گویم برای یارفروشی دکان نمی باید. <p class="author