لغتنامه دهخدا
آهنگری . [ هََ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل آهنگر. حرفه ٔ حداد : هوشنگ بجای او نشست ... و دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری و بافندگی پیشه آورد. (نوروزنامه ).چو بشناخت [ هوشنگ آهن را ] آهنگری پیشه کردکجا زو تبر وَ ارّه و تیشه کرد. <p clas