چاپاکواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از چاپ و اک؛ به معنی آنچه چاپ کنند، نوشته های چاپی، نشریه، مانند خوارک (آنچه بخورند) و پوشاک (آنچه بپوشند). || چاپاک ها:مطبوعات.
بازتاب عُقزنیgag reflexواژههای مصوب فرهنگستانواکنش غیرارادی نوزاد هنگامی که یک شیء سفت به بخش پسین دهان او برخورد میکند
کنش گفتاری مستقیمdirect speech act, speech actواژههای مصوب فرهنگستانگفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act
نمایش تکپردهone-act play, one-act dramaواژههای مصوب فرهنگستاناثر نمایشی کوتاهی که تنها یک پرده دارد
مطبوعاتواژهنامه آزاد(زبان پاک) چاپاک ها؛ جمع چاپاک (چاپ+اک). آنچه چاپ می شود؛ نوشته های چاپی. مانند خوارک(آنچه بخورند)؛ پوشاک(آنچه بپوشند). در ترکی:تحلیل