پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
چای کارلغتنامه دهخداچای کار. (نف مرکب ) چای کارنده . کارنده ٔ چای . کشت کننده ٔ چای . زارع چای . آنکه چای کاری کند و در کشت و زرع چای اطلاع و بصیرت دارد. || (اِخ ) لقب شاهزاده کاشف السلطنه که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه میزیسته و هم او برای نخستین بار بذر چای را از کشور چین با خود بایران آورده و
گاوماستلغتنامه دهخداگاوماست . (اِخ )دهی جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان ، واقع در 19 هزار و پانصدگزی خاوری رودسر و 3 هزار و پانصدگزی شوسه ٔ رودسر به شهسوار. دامنه ، معتدل مرطوب مالاریائی ، دارای <span class="hl" d
چایلغتنامه دهخداچای . (چینی ، اِ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. (برهان ) (آنندراج ). معروف و مشهور است به چای و آن برگی است که از چین و ختا آورند و در آب جوشانیده مانند قهوه خورند و خاصیت آن بسیار است و مضرت ش
چایلغتنامه دهخداچای . (چینی ، اِ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. (برهان ) (آنندراج ). معروف و مشهور است به چای و آن برگی است که از چین و ختا آورند و در آب جوشانیده مانند قهوه خورند و خاصیت آن بسیار است و مضرت ش
چایفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) درختچهای با برگهای دندانهدار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب میروید.۲. (زیستشناسی) برگهای این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین C۳. دمکردۀ برگهای خشک این گیاه که بهصورت نوشیدنی گرم مصرف میشود.⟨ چای آقپر: (زیستشناسی) نوعی چای با
چایCamelliaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای درختچهای یا درختی همیشهسبز از چائیان با حدود 120 گونۀ پراکنده در شرق آسیا؛ برگهای آنها براق و تخممرغی است و گلهایشان در حالت خودرو پنج تا هفت گلبرگ دارد که تعداد زیادی پرچم زرد را در بر گرفتهاند و کاسبرگهایشان همزمان با شکوفایی گلبرگها میریزد
دگرمانچایلغتنامه دهخدادگرمانچای . [ دَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین با 109 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔمحلی و چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
دلی چایلغتنامه دهخدادلی چای . [ دَ ] (اِخ ) (از: ترکی دلی ، به معنی دیوانه + چای ، به معنی رود) شعبه ای است از رود حبله رود در ناحیه ٔ خوار تهران . (جغرافیای طبیعی کیهان ). رود کوتاهی است در شمال ایران این رود در ناحیه ٔ دماوند از کوههای مومج سرچشمه گرفته وارد دشت خوار می شود و همه جا مجرای آن د
تاتائوچایلغتنامه دهخداتاتائوچای . [ءُ ] (اِخ ) رودی است به آذربایجان غربی و شمال شرقی کردستان ، آبش شیرین و در دریاچه ٔ ارومیّه می ریزد.
تازه آباد قوری چایلغتنامه دهخداتازه آباد قوری چای . [ زَ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است که در 32هزارگزی خاور سنندج و 10هزارگزی شمال شوسه ٔ سنندج و همدان واقع است و جلگه و سردسیر است و <span class="hl" dir="ltr
تازه کندچایلغتنامه دهخداتازه کندچای . [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر است که در 14هزارگزی خاور هوراند و 32هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ اهر - کلیبر واقع است . کوهستانی ، معتدل . 18</spa