چراتلغتنامه دهخداچرات . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولویی بخش سوادکوه شهرستان شاهی که در 24هزارگزی باختر آلاشت واقع شده کوهستانی و خوش آب و هواست و 1800 تن سکنه دارد.آبش از چشمه و رودخانه ٔ محلی ، محصولش غلات ، لبنیات ود
هرات رودلغتنامه دهخداهرات رود. [ هََ ] (اِخ ) در حبیب السیر نام هری رود همه جا به همین صورت ضبط شده است . رجوع به هری رود شود.
راذلغتنامه دهخداراذ. (اِ) از نامهایی که هندیان در تعبیر از صورت ارض بکار میبرند. (تحقیق ماللهند ص 114).
حرائثلغتنامه دهخداحرائث . [ ح َ ءِ ] (ع اِ) مکاسب . حَریثة یکی . و منه الحدیث : اخرجوا الی معایشکم و حرائثکم . || (ص ، اِ) شتران لاغرشده به سفر. (منتهی الارب ).
حراتلغتنامه دهخداحرات . [ ح ُرْ را ] (ع ص ، اِ) ج ِ حُرّة. (اقرب الموارد) : سیده ٔ والده ٔ سلطان مسعود و عمات وی با همگی اهل حرم و حرات از قلعه بزیر آمدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 7). امیر محمود برنشست و آنجا آمد و امیر محمد را بسیار بنو
لله بندلغتنامه دهخدالله بند. [ ل َ ل ِ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ولوپی بخش سوادکوه شهرستان ساری ، واقع در 11هزارگزی راه شوسه و راه آهن شاهی به تهران . کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی و دارای 75 تن سکنه . آب آن از چشمه و رو
لیندلغتنامه دهخدالیند. (اِخ ) دهی از دهستان ولوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی ، واقع در 31هزارگزی باختری پل سفید، سر راه زیرآب به آلاشت . کوهستانی و سردسیر. دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ چرات . محصول آنجا غلات و