چراغدانلغتنامه دهخداچراغدان . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) معروف است . (آنندراج ). مشکوة، و هر جائی که در آن چراغ گذارند تا از باد و باران محفوظ ماند. چراغ بره . (ناظم الاطباء). مسرجة. (منتهی الارب ) (تفلیسی ). مشکاة. (منتهی الارب ). جای چراغ :</spa
چراغدانلغتنامه دهخداچراغدان . [ چ ِ ] (اِخ ) نام محلی بر سر راه غرجستان و میانه ٔ غرجستان و چقچران . مؤلف حبیب السیر نویسد: «...و محمدزمان میرزا نوبت دیگر یراق و استعداد بهم رسانیده از غرجستان بچقچران نقل کرد ودر منزل «چراغدان » چراغ اقامت برافروخته متردد بود که از آنجا بجانب قندهار نهضت نماید