چرای تأخیریdeferred grazingواژههای مصوب فرهنگستانجلوگیری موقت از ورود دام به مرتع با هدف فراهم کردن شرایط رشد گیاهان علوفهای تا مرحلهای مشخص
پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
پرتوِ دیداری اصلیprincipal visual ray, principal ray 2واژههای مصوب فرهنگستانامتداد عمود بر صفحۀ منظر (perspective plane) از نقطۀ دید
پرتو ایکس مشخصهcharacteristic X-ray, characteristic rays, characteristic radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که براثر نوآرایی الکترونها در پوستههای داخلی اتمها گسیل میشود
تلسکوپ پرتوایکسX-ray telescope, X-ray multi-mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای آشکارسازی پرتوهای ایکس
چرای دورهای ـ تأخیریdeferred and rotational grazingواژههای مصوب فرهنگستانترکیب چرای تأخیری و چرای دورهای