لغتنامه دهخدا
چرخ کردن . [ چ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چیز فلزی را با چرخ صیقل دادن یا تیز کردن . (فرهنگ نظام ). چاقو یا کارد و امثال آن را با چرخ تیز کردن . || دوختن با چرخ . جامه را با چرخ خیاطی دوختن . پارچه یا لباس را به وسیله ٔ چرخ بخیه زدن . || گوشت یا چیزی از این قبیل را با چرخ خرد کردن