ترجمه مقاله

چرویدن

čarvidan

۱. چاره جستن؛ چاره‌جویی کردن؛ در پی چاره بودن؛ چاره اندیشیدن: ◻︎ یکی دانش‌پژوهی داشت گربز / به چرویدن نگشته هیچ عاجز (شاکر: شاعران بی‌دیوان: ۴۷).
۲. رفتن.
۳. دویدن.

ترجمه مقاله