چشمه چشمهلغتنامه دهخداچشمه چشمه . [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) سوراخ سوراخ و متخلخل . (ناظم الاطباء). مشبک و خانه خانه چون لانه ٔ زنبور <
چشمهلغتنامه دهخداچشمه . [ چ َ /چ ِ م َ / م ِ ] (اِخ ) محلی است که مرکز پادگان تیپ خاش شهرستان زاهدان میباشد و در 6 هزارگزی باختر خاش ، کنار راه فرعی خاش به نرماشیر و بم واقع شده . دامنه ٔکوه
لحظۀ انفجارshot break,shot instant, time breakواژههای مصوب فرهنگستانلحظۀ ایجاد موج لرزهای در چشمۀ لرزه
نقطۀ انفجارshotpoint, source point, SP 3واژههای مصوب فرهنگستانمحلی که چشمۀ لرزه در آن واقع شده است متـ . چشمهگاه
تَپ لرزهایseismic pulseواژههای مصوب فرهنگستاننشانک/ سیگنال تولیدشده بهوسیلة چشمة لرزة ضربهای (impulsive seismic energy source) متـ . موجک wavelet
برداشت لرزهایseismic survey/ seismic surveying, shoot 1, seismic shooting 1واژههای مصوب فرهنگستانتهیۀ تصویر از ساختارهای زمینشناختی با مشاهده یا ثبت امواج لرزهای بازتابی یا شکستی که بهوسیلۀ چشمۀ لرزهای مصنوعی تولید شدهاند