فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مادۀ غیرآلی
/ بادوام، مقاوم، قوی، ضدضربه، نشکن، چقر، شلاقخور، سوراخنشدنی، جر
ماندگار، استوار، مضبوط، پابرجا، بادوام
سفت، سخت، سخت (سفت)، شق، صلب
غیرمتشابه، منسجم
خوب
استوار، سرجایخود، محکم نگاهدارنده، تنگ، چسبیده
غیرقابل جویدن، جر، ثقیل، هضمنشدنی، غیرمأکول، مثل چرم، مثل لاستیک
پابرجا، مت