چمنزار آلپیalpine meadowواژههای مصوب فرهنگستانچمنزاری که پوشش گیاهی آن با شرایط مناطق مرتفع سازگار است
منجارلغتنامه دهخدامنجار. [ م ِ ] (ع اِ) بازیی است طفلان را، او الصواب المیجار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). قسمی از بازی کودکان تازی . (ناظم الاطباء).
منظارلغتنامه دهخدامنظار. [ م ِ ] (ع اِ) آیینه . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). آیینه . ج ، مناظیر. (از اقرب الموارد). || دوربین . (ناظم الاطباء).
چمنزارmeadowواژههای مصوب فرهنگستانعرصهای که در آن علف یا یونجه میروید و بهعنوان چراگاه به کار میرود یا علوفۀ خشک از آن تهیه میشود
چمنزارmeadowواژههای مصوب فرهنگستانعرصهای که در آن علف یا یونجه میروید و بهعنوان چراگاه به کار میرود یا علوفۀ خشک از آن تهیه میشود
چمنزارmeadowواژههای مصوب فرهنگستانعرصهای که در آن علف یا یونجه میروید و بهعنوان چراگاه به کار میرود یا علوفۀ خشک از آن تهیه میشود