چندلایه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه کردن، رویهم گذاشتن:آبکاری، شیروانیکوبی، ورقکوبی، آهنکوبی
چندلایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دلایه، پوستهپوسته، چندلا، مطبق، لایهلایه، ورقهورقه، متورق منطقهبندیشده پوشیده
اشعۀ چندلایهmultiseriate rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اشعه که در برش مماسی بهصورت چند لایه دیده میشود
غشای چندلایهcomposite membraneواژههای مصوب فرهنگستانغشایی که ازنظر ساختار فیزیکی یا شیمیایی لایههای مختلفی دارد
شیشۀ جلوی چندلایهlaminated windshield, laminated windshield glass, laminated windscreenواژههای مصوب فرهنگستانشیشۀ جلویی که از دو لایه شیشه و یک لایه بسپار میانی تشکیل شده است و در هنگام شکستن ریزش نمیکند
پوشچنگار چندلایهیاختهtransitional cell carcinoma, TCC, urothelial cell carcinoma, UCCواژههای مصوب فرهنگستانتودینهای بدخیم که منشأ آن یاختههای بینابینی پوششی چندلایه است و معمولاً مثانه را درگیر میکند
چندلایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دلایه، پوستهپوسته، چندلا، مطبق، لایهلایه، ورقهورقه، متورق منطقهبندیشده پوشیده
اشعۀ چندلایهmultiseriate rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اشعه که در برش مماسی بهصورت چند لایه دیده میشود
چندلایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دلایه، پوستهپوسته، چندلا، مطبق، لایهلایه، ورقهورقه، متورق منطقهبندیشده پوشیده
شیشۀ جلوی چندلایهlaminated windshield, laminated windshield glass, laminated windscreenواژههای مصوب فرهنگستانشیشۀ جلویی که از دو لایه شیشه و یک لایه بسپار میانی تشکیل شده است و در هنگام شکستن ریزش نمیکند
غشای چندلایهcomposite membraneواژههای مصوب فرهنگستانغشایی که ازنظر ساختار فیزیکی یا شیمیایی لایههای مختلفی دارد