لغتنامه دهخدا
گندامویه . [ گ َ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) پرهای زرد و کوچک بچه های طیور. (آنندراج ). زَغَب : اِزغاب ؛ گندامویه برآوردن . (تاج المصادر بیهقی ). || موی نخستین که بالای اندام طفل روید. (آنندراج ). موهای کودک تازه زائیده شده . (ناظم الاطباء). زَغَب