چندمردهلغتنامه دهخداچندمرده . [ چ َ م َ دَ / دِ ] (ق مرکب ) چیزی که چند مرد را سزاوار و کافی باشد و موازنه ٔ چند کس را نیز گویند. برابر چند مرد. (آنندراج ). قائم مقام چند مرد. (غیاث اللغات ). کاری که از قدرت چند مرد برآید.- چَندمَرده حَلاّج
جندمردهلغتنامه دهخداجندمرده . [ ج َ م َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) موازنه ٔ چند کس . (شرفنامه ٔ منیری ). ظاهراً معرب چندمرده است .