چهارسالهلغتنامه دهخداچهارساله . [ چ َ / چ ِ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) که چهار سال داشته باشد. که چهار سال بر وی گذشته باشد: اجذاع ؛ چهارساله شدن شتر. ارباع ؛ چهارساله شدن گوسفند. (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به چارساله شود.
چهارسالگیلغتنامه دهخداچهارسالگی . [ چ َ / چ ِ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) چهارساله بودن . || حالت و چگونگی چهارساله . رجوع به چارسالگی شود.