خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهار گوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گوش
واژگان مترادف و متضاد
۱. اذن ۲. زاویه، گوشه
-
سامعه
واژگان مترادف و متضاد
شنوایی، گوش ≠ گویایی
-
باصره
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینایی، دید، قوهدید ≠ سامعه ۲. چشم، دیده، عین ≠ گوش
-
مثله
واژگان مترادف و متضاد
۱. بریدن گوش یا بینی ۲. شکنجه، عقوبت ۳. آفت
-
سمع
واژگان مترادف و متضاد
۱. گوش ≠ چشم، عین ۲. شنوایی ≠ گویایی ۳. اصغا، شنود ≠ گفت ۴. نیوشیدن
-
غول
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیو، شیزان، نسناس، هیولا ۲. آغل، شبگاه، شوغا ۳. اذن، گوش ۴. دستوبازو
-
مسموع افتادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شنیده شدن، مسموع شدن، به گوش رسیدن ۲. پذیرفته شدن، مورد قبول قرار گرفتن
-
تکلم
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاط، حرف، صحبت، گپ، گفتار، گفتگو، مکالمه ۲. سخنگفتن، گپ زن، گفتگو کردن، مکالمه کردن ≠ استماع، گوش دادن
-
حرف زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تکلم کردن، سخن گفتن ۲. گفتگو کردن، اختلاط کردن، گپزدن ≠ گوش دادن، استماع کردن ۳. سخنرانی کردن، صحبت کردن ≠ مستمع بودن ۴. بروزدادن، اعتراف کردن
-
تیز شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برنده شدن، براشدن ۲. برانگیخته شدن، گوش به زنگ شدن ۳. گستاخ شدن، بیپروا گشتن ۴. مشتعل شدن، شعلهور شدن، پرلهیب گشتن ۵. پرادویه شدن