چهل گ__زیلغتنامه دهخداچهل گ__زی . [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه . در 24هزارگزی جنوب خاوری نوبران و 3هزارگزی راه عمومی واقع است . جلگه و معتدل است . 40
چهل گ__زیلغتنامه دهخداچهل گ__زی . [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) مرتعی است از دهستان حومه ٔ بخش کرند شهرستان شاه آباد. در 16هزارگزی کرند و ده هزارگزی جنوب باختری طلسم واقع است .تابستان عده ای در حدود 120 نفر از گله داران کرندی به این محل
روغن حلپذیرsoluble oilواژههای مصوب فرهنگستاننامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
استخوانبُری بیکر و هیلBaker and Hill osteotomyواژههای مصوب فرهنگستانبرش پاشنه و وارد کردن گوِهای از استخوان در آن برای اصلاح تغییر شکل استخوان مچ پا
پلگیheel and toe wear 1, heel-toe wear 1واژههای مصوب فرهنگستانرفتگی یکطرفۀ آجقطعهها در تایرهای شعاعی؛ معمولاً رفتگی لبۀ آجقطعههایی که زودتر بر جاده قرار میگیرند، بیشتر است
ژلgelواژههای مصوب فرهنگستانپراکنهای بهصورت محلول تعلیقی یا بسپاری که رفتاری مانند جامد کشسان یا نیمهجامد دارد
ژل اثربرداریgel liftواژههای مصوب فرهنگستانلایة نازکی از ژلاتین که برای برداشتن اثر انگشت از یک سطح و انتقال آن به قطعهای پلاستیکی و انعطافپذیر به کار میرود
چهللغتنامه دهخداچهل . [ چ ِ هَِ ] (عدد، ص ، اِ) چهار دهه . عددی که از چهار برابر کردن عدد ده واحد مرتبه ٔ دوم یا مرتبه ٔ دهگان (عشرات ) پیدا شود. (40 = 10 * 4). عدد مابین سی و نه و چهل و یک
چهللغتنامه دهخداچهل . [ چ ِ هَِ ] (عدد، ص ، اِ) چهار دهه . عددی که از چهار برابر کردن عدد ده واحد مرتبه ٔ دوم یا مرتبه ٔ دهگان (عشرات ) پیدا شود. (40 = 10 * 4). عدد مابین سی و نه و چهل و یک
مورچهللغتنامه دهخدامورچهل . [ هََ ] (اِ) بادزنی که از پر طاوس برای پرانیدن مگس سازند. || آلت مویی که بدان لباس ها را پاک کنند. (ناظم الاطباء).