هاکی با چرخroller hockey, rink hockey, quad hockeyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بازی شبیه به هاکی روی یخ که با چرخسره و چوب هاکی بین دو تیم پنجنفره بازی میشود
وقاءلغتنامه دهخداوقاء. [ وَ / وِ ] (ع اِ) وقایة.هرچه بدان چیزی را نگاه دارند و پناه دهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).- لازم الوقاء ؛ سزاوار نگاه داشتن و حفظ کردن . (ناظم الاطباء).
وکاءلغتنامه دهخداوکاء. [ وِ ] (ع اِ) بند مشک و جز آن . (مهذب الاسماء). بند سر مشک و جز آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر چیزی که سر آن بسته میشود از ظرف و جز آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
چوقاسیاهلغتنامه دهخداچوقاسیاه . [ چ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کزازپائین بخش سربند شهرستان اراک . 751 تن سکنه دارد. از قنات و رودخانه ٔ محلی آبیاری میشود. محصولش غلات ، چغندرقند، و انگور است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).<br
میان چوقانلغتنامه دهخدامیان چوقان . (اِخ ) میان چاغه و آن دهی است از دهستان بنواز ناظر بخش شوش شهرستان دزفول . رجوع به میان چاغه شود.
چوقاسیاهلغتنامه دهخداچوقاسیاه . [ چ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کزازپائین بخش سربند شهرستان اراک . 751 تن سکنه دارد. از قنات و رودخانه ٔ محلی آبیاری میشود. محصولش غلات ، چغندرقند، و انگور است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).<br