پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
جزیرة راستگرد ورود و خروجright-in right-out islandواژههای مصوب فرهنگستانمحوطة مثلثیشکل برآمدهای که با مسدود کردن قسمتی از راه در انتهای مسیر ورودی به تقاطع، مانع انجام حرکات گردش به چپ و عبور مستقیم میشود
چوپی رقصیدنلغتنامه دهخداچوپی رقصیدن . [ رَ دَ ] (مص مرکب ) رقص کردن با چوب و آن متداول است میان لران و بختیاری ها. رجوع به چوپی شود.
چوپیواژهنامه آزادچوپی=به دستمالی که اولین نفر از سمت چپ گروه رقص کنندگان محلی کوردی در دست میگیرد و آنرا در هوا تکان می دهد چوپی می گویند.میتواند دستمال یا هر چیزی که بشود آنرا تکان داد باشد.
رقسِ چوپّىگویش بختیاریرقص چوپى، نوعى رقص جمعى(تعدادى زن و مرد با گرفتن دستیکدیگر دایرهاى تشکیل مىدهند و یکنفر نیز به نام سرچوپى در جلو رقص رارهبرى مىکند. در رقص چوپى نفرهاىاول و آخر در دست آزاد خود دستمالدارند).