چپاول چیلغتنامه دهخداچپاول چی . [ چ َ وُ ] (ترکی ، ص مرکب ) چپوچی . یغماگر. غارتگر. آنکه تاراج و تالان کند. چپاولگر. رجوع به چپاولگر و چپوچی و غارتگر و یغماگر شود.
سامانۀ خودرویابautomatic vehicle location system, AVL system, AVLواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که موقعیت وسایل نقلیهای را که دارای لوازم الکترونیکی ویژه برای ارتباط با مرکز هستند، تعیین میکند
چیلغتنامه دهخداچی . (ترکی ، پسوند) در ترکی پسوند نسبت شغلی است و دارنده و متصدی معنی میدهد چون در آخر کلمه درآید به معنی «گر» و «کار» فارسی باشد و گویا همان است که ما در گوانجی و میانجی داریم و ترکان نیز از ما گرفته اند چه علاوه بر دو شاهد گوانجی و میانجی در زبان ارمنی نیز که شعبه ای از آری
چپاوللغتنامه دهخداچپاول . [ چ َ وُ ] (ترکی ، اِ) تاختن فوجی از لشکر جداشده ، بر سر مخالف از مسافت بعید. (آنندراج ). تاخت وتازگروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف . (ناظم الاطباء). || غارت کردن . (فرهنگ نظام ). تاراج . تالان . غارت . چپو. یغما. چپاولگری : از ت
چپاوللغتنامه دهخداچپاول . [ چ َ وُ ] (ترکی ، اِ) تاختن فوجی از لشکر جداشده ، بر سر مخالف از مسافت بعید. (آنندراج ). تاخت وتازگروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف . (ناظم الاطباء). || غارت کردن . (فرهنگ نظام ). تاراج . تالان . غارت . چپو. یغما. چپاولگری : از ت