خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکن دوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چکن دوز
/čekenduz/
معنی
کسی که زردوزی و بخیهدوزی کند؛ کسی که جامۀ زربفت بسازد؛ آنکه پارچه یا جامه را سوزن بزند و ابریشمدوزی کند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چکن دوز
لغتنامه دهخدا
چکن دوز. [ چ َ / چ ِ ک ِ / ک َ ] (نف مرکب ) چکن دوزنده و کسی که چکن دوزی میکند. (از ناظم الاطباء). آنکس که زرکش دوزی و بخیه دوزی کند. کسی که بر پارچه وجامه و قبا، با ابریشم الوان چکن دوزی کند : شما همه موزونیها و... داشتید و همه را مشاهده کردید و در ...
-
چکن دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [ترکی. فارسی] [قدیمی] čekenduz کسی که زردوزی و بخیهدوزی کند؛ کسی که جامۀ زربفت بسازد؛ آنکه پارچه یا جامه را سوزن بزند و ابریشمدوزی کند.
-
واژههای مشابه
-
بنه چکن
لهجه و گویش مازنی
bene chaken آرواره ی پایین
-
لس چکن
لهجه و گویش مازنی
laschaken وراج – پر حرف
-
چکن بزان
لهجه و گویش مازنی
chakan bezaan پرچانگی کردن
-
چکن بن
لهجه و گویش مازنی
chakan ban ۱پوزه بند ۲روشی برای قانع ساختن آدم های پرچانه
-
چکن ولندی
لهجه و گویش مازنی
chaken velandi شکلک در آوردن با دهان
-
چکن ولو
لهجه و گویش مازنی
chakan volo شکلک در آوردن
-
پشته چکن
لهجه و گویش مازنی
poshte chaken آرواره ی بالا
-
سک چکن
لهجه و گویش مازنی
sak chakan پرچانه
-
سگ چکن
لهجه و گویش مازنی
sag chakan یاوه گو – آدم پرچانه – بسیار سخن گو
-
چکن دوزی کردن روی پارچه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
embroider
-
جستوجو در متن
-
زر
فرهنگ فارسی معین
دوز (زَ) 1 - (ص فا.) آن که با تارهای زرد گلابتون پارچه و جامه را نقش دوز، چکن دوز. 2 - (ص مف .) پارچة زردوزی شده .