روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
موج ریلیRayleigh wave, R waveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موج سطحی که موجب حرکت پسرونده و بیضیوار ذرات در محیط میشود
چیرگیلغتنامه دهخداچیرگی . [ رَ / رِ] (حامص ) حالت و چگونگی چیره . چیره بودن . چیر بودن .غلبه . تسلط. قهر. سیطره . استیلاء. پیروزی . تفوق . برتری . دست . ید. (یادداشت مؤلف ). زبردستی : چوآمد به تخت اندرون تیرگی گرفتند ترکان برآن
چیرگیdominance 2واژههای مصوب فرهنگستانچیره بودن یک گونه بر اجتماع زیستی ازلحاظ اندازه و پوشش و فراوانی
چیرگیدیکشنری فارسی به انگلیسیcommand, dominance, dominantly, domination, forte, hand, hegemony, manship _, mastery, predominance, preponderance, preponderancy, reign, superiority, supremacy, sway, victory
چیرگیلغتنامه دهخداچیرگی . [ رَ / رِ] (حامص ) حالت و چگونگی چیره . چیره بودن . چیر بودن .غلبه . تسلط. قهر. سیطره . استیلاء. پیروزی . تفوق . برتری . دست . ید. (یادداشت مؤلف ). زبردستی : چوآمد به تخت اندرون تیرگی گرفتند ترکان برآن
چیرگیdominance 2واژههای مصوب فرهنگستانچیره بودن یک گونه بر اجتماع زیستی ازلحاظ اندازه و پوشش و فراوانی
چیرگیدیکشنری فارسی به انگلیسیcommand, dominance, dominantly, domination, forte, hand, hegemony, manship _, mastery, predominance, preponderance, preponderancy, reign, superiority, supremacy, sway, victory