ژرژ دلاادیسهلغتنامه دهخداژرژ دلاادیسه . [ ژُ دُ اُ س ِ ] (اِخ ) نام یکی از مبدعان در دین مسیح در قرن چهارم میلادی . وی روزگاری اُسقف لااُدیسه بوده است ، از اینرو او را بدان شهر نسبت داده اند.
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
موج ریلیRayleigh wave, R waveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موج سطحی که موجب حرکت پسرونده و بیضیوار ذرات در محیط میشود
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) (قدّیس ) نام امیر کاپادوکیه . او بسال 303 م . بفرمان دیوکلسین کشته شد. وی بالخصوص مورد افتخار و تقدیس انگلیسیان و مردم روسیه و ذکران او روز 23 آوریل است .
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) داوید للوید. سیاستمدار انگلیسی . مولد بسال 1863 م . در منچستر. وی رئیس حزب آزادی خواهان و نخست وزیر کابینه ٔ ائتلافی از 1916 تا 1922 بود.
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) مادموازل مارگریت ژزفین ویمر. هنرپیشه ٔ فرانسوی . مولد بایو بسال 1787 و وفات بسال 1867 م .
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) ملقب به متاتسمیندل . یکی از قدیسات ارمنی . وی به تیالت (در گرجستان ) در حدود سال 1014 م . متولد شد و بسال 1072 درگذشت .
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) (قدّیس ) نام امیر کاپادوکیه . او بسال 303 م . بفرمان دیوکلسین کشته شد. وی بالخصوص مورد افتخار و تقدیس انگلیسیان و مردم روسیه و ذکران او روز 23 آوریل است .
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) داوید للوید. سیاستمدار انگلیسی . مولد بسال 1863 م . در منچستر. وی رئیس حزب آزادی خواهان و نخست وزیر کابینه ٔ ائتلافی از 1916 تا 1922 بود.
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) مادموازل مارگریت ژزفین ویمر. هنرپیشه ٔ فرانسوی . مولد بایو بسال 1787 و وفات بسال 1867 م .
ژرژلغتنامه دهخداژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) ملقب به متاتسمیندل . یکی از قدیسات ارمنی . وی به تیالت (در گرجستان ) در حدود سال 1014 م . متولد شد و بسال 1072 درگذشت .