خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ژی
/ži/
معنی
۱. جایی که آب در آن جمع میشود؛ آبگیر؛ تالاب: ◻︎ میستان اکنون بدانگه کاین زمین همچون ستی / آب چون مهتاب و بر ماهی چو زندان گشته ژی (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۱).
۲. استخر.
۳. جوی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) آبگیر، آبدان .
-
ژی
لغتنامه دهخدا
ژی . (اِ) آبگیر. آبدان . شَمَر. (لغت نامه ٔ اسدی ). جائی که آب در آن جمع شده باشد. (برهان ). غفچی . کوژی . تالاب . غدیر. اوشال . ژیر. آژیر. شاید این کلمه صورت دیگری از کلمه ٔ جوی باشد : ای آنکه من از عشق تو اندر جگر خویش آتشکده دارم صدو بر هر مژه ای ...
-
ژی
لغتنامه دهخدا
ژی . (اِ) صورتی از زی و جی ، ریشه ٔ زیستن و زندگی کردن . رجوع به زی و جی و زیستن شود.
-
ژی
لغتنامه دهخدا
ژی . (اِ) نام زاء سه نقطه ٔ فارسی . رجوع به «ژ» شود.
-
ژی
لغتنامه دهخدا
ژی . (اِخ ) نام قریه ای است در اصفهان و در آنجا بنگ خوب حاصل میشود. (برهان ).
-
ژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ژیر› [قدیمی] ži ۱. جایی که آب در آن جمع میشود؛ آبگیر؛ تالاب: ◻︎ میستان اکنون بدانگه کاین زمین همچون ستی / آب چون مهتاب و بر ماهی چو زندان گشته ژی (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۱).۲. استخر.۳. جوی.
-
ژی
واژهنامه آزاد
به معنای زندگی
-
واژههای مشابه
-
ژى
واژهنامه آزاد
انرژی های جابجا شونده در بدن بر پایه ی تئوری طب سوزنی و انرژی درمانی. قدرت پویایى زندگى و حیات و آفرینش. در چین به آن Qi یا Chi و در ژاپن به آن Ki گفته میشود. ژی بطور کلی به دو دسته تقسیم میشود:"یین" و "یانگ" که بیانگر نمادهایى متقابل همچون روشنایی و...
-
ژی تمیر
لغتنامه دهخدا
ژی تمیر. [ ت ُ ] (اِخ ) نام شهری در شمال غربی اوکراین ، دارای 77000 تن سکنه .
-
ژی ژیس
لغتنامه دهخدا
ژی ژیس . (اِخ ) نام زنی که به دستور پروشات مادر اردشیر دوم استاتیرا زوجه ٔ او را مسموم کرد. شرح آن واقعه چنین است : پروشات که از دیرگاهی قصد کشتن استاتیرا زن اردشیر را داشت بالاخره به دسایس و حیل نیت خود را اجرا کرد. او زنی در خدمت خود داشت ژی ژیس نا...
-
اژی ژی
لغتنامه دهخدا
اژی ژی . [ اُ ] (اِخ ) جزیره ٔ اساطیری که آنرا با جزیره ٔ کالیپسو تطبیق میکنند و نام آن توسط اومیروس (همر) شاعر شهرت یافته است .
-
پلاس ژی
لغتنامه دهخدا
پلاس ژی . [ پ ِ ] (اِخ ) نامی است که در ازمنه ٔ قدیم به سرزمین یونان و پلوپونزوس و جزیره ٔ لِسبس (که امروز به می تی لن معروفست ) داده میشد.(حواشی ترجمه ٔ تمدن قدیم تألیف فوستل دو کولانژ).
-
واژههای همآوا
-
ژى
واژهنامه آزاد
انرژی های جابجا شونده در بدن بر پایه ی تئوری طب سوزنی و انرژی درمانی. قدرت پویایى زندگى و حیات و آفرینش. در چین به آن Qi یا Chi و در ژاپن به آن Ki گفته میشود. ژی بطور کلی به دو دسته تقسیم میشود:"یین" و "یانگ" که بیانگر نمادهایى متقابل همچون روشنایی و...