ژیمنلغتنامه دهخداژیمن .[ م ُ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت ژرس از ولایت اُش ، کنار رود ژیمن ، دارای راه آهن و 2218 تن سکنه .
مینگذارmine layer, mine planter shipواژههای مصوب فرهنگستانشناوری که ویژۀ مینگذاری طراحی و ساخته شده است
فراکِشَند مِهین میانگینmean high-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فراکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند مِهین میانگینmean low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند فروتر مِهین میانگینmean lower low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندهای فروتر در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
مینmine 2واژههای مصوب فرهنگستانافزارهای حاوی مقداری مواد منفجره که برای نابود کردن یا آسیب رساندن به وسایل نقلیه زمینی و دریایی و هوایی یا افراد به کار میرود * مصوب فرهنگستان اول
ژیمناستیکلغتنامه دهخداژیمناستیک . (فرانسوی ، اِ) ورزش بدنی با اسبابهای مختلف از قبیل پارالل و بارفیکس و دارحلقه و غیره .
ژیمنسلغتنامه دهخداژیمنس . [ م ِ ن ِ ] (اِخ ) نام کاردینال و سیاستمدار اسپانیولی اسقف شهر تُلِد (طلیطله ). مولد ترلاگونا (1436 - 1517 م .). وی با آنکه سیاستمداری عظیم بود بزرگترین مفتش عقاید و از قاضیان خونخوار محکمه ٔ محنت عقا
ژیمناستیکفرهنگ فارسی عمیداز رشتههای ورزشی که از حرکات هماهنگ بر روی زمین یا با وسایلی همچون بارفیکس، پارالل، خرک، تاب، و امثال آنها انجام میشود.
ژیمناستیکلغتنامه دهخداژیمناستیک . (فرانسوی ، اِ) ورزش بدنی با اسبابهای مختلف از قبیل پارالل و بارفیکس و دارحلقه و غیره .
ژیمنسلغتنامه دهخداژیمنس . [ م ِ ن ِ ] (اِخ ) نام کاردینال و سیاستمدار اسپانیولی اسقف شهر تُلِد (طلیطله ). مولد ترلاگونا (1436 - 1517 م .). وی با آنکه سیاستمداری عظیم بود بزرگترین مفتش عقاید و از قاضیان خونخوار محکمه ٔ محنت عقا
ژیمناستیکفرهنگ فارسی عمیداز رشتههای ورزشی که از حرکات هماهنگ بر روی زمین یا با وسایلی همچون بارفیکس، پارالل، خرک، تاب، و امثال آنها انجام میشود.