کابوسکلغتنامه دهخداکابوسک . [س َ ] (اِ) شیص . (مهذب الاسماء). و آن خرمائی است که هسته اش سخت نشود و از جنس ردی خرماست . رجوع به (منتهی الارب : شیص ) و رجوع به خاره کابوسک و کابوشک شود.
کابوسکفرهنگ فارسی معین(سَ) (اِ.) = کابوشک : خرمایی که هسته اش سخت نشود و آن از جنس خرمای پست است ؛ شیص .
خاره کابوسکلغتنامه دهخداخاره کابوسک . [ رَ / رِ س َ ] (اِ مرکب ) غوره ای که از خرما پاره و خشک شده باشد، شیسف . (مهذب الاسماء).
کابوسکفرهنگ فارسی معین(سَ) (اِ.) = کابوشک : خرمایی که هسته اش سخت نشود و آن از جنس خرمای پست است ؛ شیص .
کابوسکلغتنامه دهخداکابوسک . [س َ ] (اِ) شیص . (مهذب الاسماء). و آن خرمائی است که هسته اش سخت نشود و از جنس ردی خرماست . رجوع به (منتهی الارب : شیص ) و رجوع به خاره کابوسک و کابوشک شود.