سیاهة کتِلCattell inventoryواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة خودگزارشگری (self-report)هایی که براساس بررسی ویژگیهای شخصیتی بهکمک تحلیل عوامل تهیه میشود و یکی از معروفترین آنها پرسشنامة شانزدهعاملی شخصیت است
قاتللغتنامه دهخداقاتل . [ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از قتل . کسی که انسان یا حیوانی را بکشد و جانداری را بی جان کند. خونی . کشنده . (ناظم الاطباء). قتل کننده . (آنندراج ). هلاک کننده . (ناظم الاطباء). آدم کش . خونخوار. ج ، قاتلین . قاتلون . قتله . قتال : ز بادش خون هم
قاتلدیکشنری عربی به فارسیکشنده , مهلک , مصيبت اميز , وخيم , وابسته به ادمکشي , وابسته به مرگ کشنده , مرگ اور
روانشناسیلغتنامه دهخداروانشناسی . [ رَ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم النفس . معرفةالنفس .معرفةالروح . روانشناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف آن . دکتر علی اکبر سیاسی آرد: وجود انسان از دو جزء مختلف تشکیل یافته یا بعبارت صحیحتر دارای دو جنبه ٔ متف
مکاتللغتنامه دهخدامکاتل . [ م َ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ مِکتَل . (مهذب الاسماء). ج ِمکتل و مکتلة. (اقرب الموارد). رجوع به مکتل شود.