25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
کَن کن
کن
کن
کن
کن
کن
بیشتر بدانید
عاهن
قضض
وابسته به حرکت لقوه مانند
اَبرناکیسنج
قفاعة
درجههای حملونقل
جستوجوی دقیق
کارخراب کن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
botcher, bungler
جستوجوی متن
نفله
فرهنگ فارسی عمید
۱. ضایع و خراب؛ تلفشده؛ هدررفته.۲. آدم بیدستوپا؛ کارخرابکن.